جز تو تموم دنیا پر
artimis_samoiil@yahoo.com
پشت دریا ها قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به اب دور خواهم شداز این خاک غریب که در ان هیچ کسی نیست که در بیشه ی عشق قهرمانان را بیدار کند قایق از تور تهی ودل از ارزوی مروارید همچنان خواهم راند نه به اب ها دل خواهم بست نه به دریا پریانی که سر از اب به درمی اوردند ودر ان تابش تنهایی ماهی گیران میفشانند فسون از سر گیسوهایشان همچنان خواهم راند پشت دریا ها شهری است که در ان پنجره ها رو به تجلی باز است بام ها جای کبوتر هایی است که به فوارههوش بشری مینگرد دست هر کودک ده ساله ی شهر شاخه ی معرفتی است مردم شهر به یک چینه چنان مینگردند که به یک شعله به یک خواب لطیف خاک موسیقی احساس تو را میشنود و صدای پر مرغان اساطیر می اید در باد پشت دریا ها شهری است که در ان وسعت خورشید به اندازه ی چشمان سحرخیزان است شاعران وارث اب و خرد و روشنی اند پشت دریا ها شهری است قایقی باید ساخت
Design By : Night Melody |